افغا نستا ن درحا کميت بي قانوني
رستاخيز رستاخيز



به را كت سينه كا بل دريد ند همه بود و نبودش را كشيد ند به ناموس وطن كرد ند بازي به دنيا بيني خود را بريد ند


وقتی ايالات متحده نيروهاي مقاومت را به موشکهای «ستينگر» مسلح کرد. با اينهمه وقتی نيروهای نظامی اتحاد جماهير شوروی ‏افغانستان را ترک کردند مجاهدين هنوز حتی يک شهر عمده را در ا فغانستان به کنترل خود ‏ نياورده بودند. اينها همچنان زير کنترل جمهوری افغانستان و مدافعانش در حزب وطن بودند. ‏ حزب وطن نام جديد حزب دمکراتيک خلق افغانستان بود که با ديد «آشتی ملی» نام خود را تغيير داده ‏بود. ‏ باخروج نيروهاي شوروي ا زافغا نستا ن نه تنها جنگ ؛ وحشت وبربريت پايا ن نيا فت بلکه با اشاره هاي اجنبي واجنبي پرستا ن باوسعت بي سابقه وباجنگ هاي ذات ا لبيني اين کشمکش وماجراازسرگرفته شد.سرانجام درثور1371خورشيدي باتصرف کابل توسط گروههاي به اصطلاح مقاومت که درپاکستا ن وزيرحمايت آي . ا س . آ ي - شکل گرفته بود وازحمايت کشورهاي چون : ايالا ت متحده ، اسرائيل ، چين ، فرانسه ... برخورداربود قد رت را بد ست گرفت . حضرت صبغت الله مجددي نتوا نست به مدت طولا ني حکومت را اداره نمايد وبرها ن الدين رباني با عجله بي سابقه که درکمين نشسته بود قدرت را به قبضه خويش د رآورد . طولي نکشيد که اختلا فات شديدي بين رئيس جمهور(رباني ) وصد راعظم (حکمتيار) که درخارج ا زکابل مستقربود پديدآ مد وبادرگيري اين دوقدرت خسارات وتلفات زيادي به مرد م بي دفاع کابل وارد وشهربه ويرانه تبديل گرديد . وطن خود را از اين بدتر نديده چنين بي حرمتي ديگر نديده هر آنچه ديد از دست مسلمان كه تا امروز ا ز كا فر نديده حکمتيارکه مورد حما يت پا کستا ن بود وهدفش تصرف کابل وخواها ن برقراري حکومت د ست نشانده و فدريشن افغا نستا ن با پاکستا ن بود وهنگا ميکه د راثرمقاومت قوتهاي شمال مربوط به جنبش ملي اسلا مي افغا نستان وقوتهاي شوراي نظار اين دسيسه را د راوا يل حکومت اسلا مي خنثي نمودند پاکستا ن حکمتيارراکنارگذاشته وبرنامه ديگري را روي د ست گرفت بدين معنا که ؛ پاکستا ن وعربستا ن به همياري متحد ين بين المللي خو يش که خواها ن جايگزني حکومت يک پارچه وفرما ن بردار د رافغا نستا ن بودند ؛ احساس کردند که به اهداف شان د ست نيافته اند و ا دامه اين روند کاملآ د رتضاد با خواست ومنافع آنا ن قرا ردارد د رتلا ش براي ايجاد نيروي سوم شد ند که اين نيرو بعد ترتحريک اسلا مي طالبا ن نا ميده شد ند . د راثراين جنگ هاي خانما نسوزوويرا ن گرتلفا ت بي شمارانساني وويراني شهرکابل وبربادي داروندا رکشوررا د رپي دا شت که ما قسمت ا زاين بربادي ؛ چوروچپاول ودزدي ووند بازي را بصورت تند وگزرا خد مت مي نويسم : يكي از نام خاك خويش مدهوش ديگر نام وطن كرده فراموش يكي تا شام اميدي ندا رد دگر با زور دالر ميزند جوش
با ورود نيروهاي مقاومت به کا بل در هشت ثور 1992 ، چورو چپاول دارائي هاي عامه، از جمله موزيم کابل آغاز يافت. هر يک از گروه هاي مقاومت هر کدام باالنوبه هرآنچه در دست شان آمد به يغما بردند وآنرا دربازارهاي پاکستان به قيمت ناچيزبفروش رسانيدند. ساختمان و يک تعداد آثارموزيم کابل دراثرجنگ هاي ذات البيني تخريب گرديد. حکومت تنظيمي در ماه مي همان سال، هوتل کابل را جهت نگهداري آثار باقيماندة تاريخي برگزيد و آنچه را که بيست درصد باقيماندة مجموع آثار تاريخي موزيم کابل محسوب ميگرديد بدانجا انتقال داد و تا اشغال کابل توسط طالبان، اين آثاردرين گدام نگهداري ميشد. ولي هنگام فراراز کابل درسال 1996 ، بسياري ازين آثار ارزشمند را و بخصوص آنچه درزيرزميني هاي د افغانستان بانک بود با خود بردند و بمرور زمان توسط افراد بانفوذ به خارج انتقال دادند و بفروش رسانيدند. پس از فرار رباني از کابل و آ مدن طالبان درين شهر، در جملة ديگر فرامين شان يکي هم منع عکس برداري و رسامي از تمام زنده جان چون انسان ، حيوان ، خزنده و پرنده بود. طبق اطلاع مطبوعات ، عدة از طالبان يک تعداد البوم ها و مجسمه هاي مربوط به آ رشيف هاي مختلف را که در هوتل کا بل ذخيره شده بود خودسرانه تخريب ونابود کردند. درهنگام تصرف کابل توسط طالبان در حدود يازده مجسمة که قابل انتقال به هوتل کابل نبودند کما کان درموزيم کابل وا قع دارالامان کابل قرار داشتند. از جملة اين آثار مجسمة کنشکا و بيست و پنج آثار گرانبهاي مربوط معبد کوشاني از قرن سوم که از سرخ کوتل در شمال هندو کش بدست آ مده بود را شا مل بود. در اپريل 1997 ، هنگام تصرف باميان توسط طالبان مجسمة بودا بتاريخ 13 مارچ 2001 بدستور ملاعمر و باداران پاکستاني او تخريب شد. اين عمل ضد ملي طالبان مغاير معيار ها و ارزش هاي مدنيت و فرهنگ جهاني بشمار ميرود. اقدام به چنين جنايت غير قابل جبران که بمقصد امحا و نابودي هويت ملي و تاريخي کشور باستاني ما انجام شد، عمل جنايتکارانه بشمار ميرود. اين ا قدام ضد منافع ملي افغانستان نتيجة عملکرد رژيمي بود که با حمايت دولت پاکستان بر ملت افغانستان تحميل گرديده بود. در حدود يکهزارو هشتصد سال قبل، کاروا نهاي تجارتي زيادي از آسيا و اروپا به قصد مسافرت به چين از افغانستان عبورمينمودند.اين جاده در عصر شاهان کوشاني و بويژه دردورة کنشکا رونق زيادي کسب نمود. شمار زيادي از زائرين چين نيزازين راه عبور ميکردند. آ نها به هند يعني جائيکه بودا بيش از دو هزار سال قبل در آنجا متولد گرديده بود سفر ميکر دند. زائرين بودائي ا ول به بلخ مي آمد ند و در راه سفر از بلخ به هند عبور ميکردند. آنها در وسط راه در وادي آرام و زيباي باميان بمنظور استراحت توقف مينمودند. ديري نگذشت که زائرين به اين فکر افتادند که درين منطقه به اعمار معابد بپردازند. در سمت شمال درة باميان صخرة مرتفعي قرار دارد که از ريگ و سنگ تشکيل گرديده است ، درهمين نقطه زائرين مغاره هائي براي اقامت شان ساختند. شماري ازين مغاره ها به حجره هائي مبدل شدند که راهبان درآنجا اقامت دائمي گزيدند. در ديگر مغاره ها به انجام مراسم ديني خويش مي پرداختند. به مرور زمان ، بعضي ازين محل هاي مقدس با تصاويراراسته شد. مرکز تجمع اين مجتمعات مذهبي دو مجسمة بودا بود. مجسمة واقع درناحية شرقي که 38 متر ارتفاع داشت و ارتفاع مجسمة ديگري که درسمت غرب موقعت داشت، 53 متر بود. اين دو مجسمه بزرگترين مجسمه هاي بودا در جهان بودند و از عجائب جهان بشمار ميروند. رواقها مملو از تصاوير بودا بود ند. تصاوير بالا ئي بوداي بزرگ ، نمايانگر صحنه هائي از بهشت بود. گفته ميشود که يک معبد بودائي در ارزگان نيز وجود داشت که بمرور زمان از بين رفته است. يک صومعة بودائي در گلدرة لوگر وجود داشت که آ نهم در سال هاي اخير آسيب ديده است. منارچکري که در عصرکوشانيان که آئين بودائي در منطقه ترويج گرديد، ساخته شد. اين منار استوانة که داراي 20 متر ارتفاع بود، توسط سنگ ها بنا يافته که بطرز خيلي ماهرانه قطع و تراشيده شده بود. اين صنعت سنگ تراشي گلدار ناميده ميشد. عصر کوشاني ها بخاطر اين صنعت شهرت خاصي داشت. در ماه حمل سال 1377 اين منار مورد اصابت راکت قرار گرفت و بعدا فروريخت. تعداد زيادي از دلالان پاکستاني با حيله و تذويربه يک تعداد قوماندانان محلي پول دادند و آ نها را تشويق کردند تا بخاطر منفعت شخصي وبدست آوردن پول در بعضي نقاط کشور دست به حفرياتي بزنند. از جمله از آي خانم ، هرات ، از نواحي قيصار مربوط ولايت ميمنه، آثار بدست آمده به پول ناچيز خريداري و به پاکستان انتقال داده شد.گفته ميشود که در نواحي قيصار يک حميل بزرگ که داراي دانه هاي بزرگ از الماس و زمرد به وزن 4،5 پوند بدست آمده است و به پاکستانيها به فروش رسانيده شده است. در قرية للمة ولايت ننگرهار، آثار گرانبهاي تاريخي ما توسط بلدوزر ها و تراکتور هاي پاکستاني به کمک قوماندانان منفعت طلب محلي بيرون کشيده شده و فروخته شد. سیستا ن که سا حه جغر ا فیا یی ا ز پشت د ر هلمند شر و ع منا طق غو ر ،هر ا ت ، فر ا ه ، نیمر و زو ز ا بل را در بر میگیر د د ا ر ای تمد ن پر با ر و با عظمت آ سیا میبا شد . شهر ها با شکو ه ، قلعه ها و بر ج ها ی سر کشید ه و مستحکم و بنا های یا د ما ند نی ا ین منطقه هنوز بعد ا زگذ شت چند ین هز ا رسا له بیا نگرشکو ه و عظمت تمد ن آ ن دو ر ا ن سیستا ن ا ست. بنا ها ی با زما ند ه از شهرغلغله درمرکز سیستا ن قد یم و نیمرو ز ا مر وز ا ز معماریها ی منحصر به عصر خو د بشما ر میرو د. سیستمها ی کا نا لیزا سیو ن ، آ ب کشها ، حما مها ، تپ ها و نلد وا نیها ی تشنا بها ی قصرها ی شهرا عجا ب ا نگیز ا ست که هر بینند ه ر ا به تعجب و ا مید ا ر د . ا ز مد تها ی د یر بد ینسوا ها لی سیستا ن به عنو ا ن نو عی ا ز تفر یح بعد ا ز هر با ر ا ن و طلو ع آ فتا ب به د شتها ی ا طر ا ف ا ین شهر و ا طر اف قصر ها و قلعه ها به گر د ش میپر د ا ختند و دربا ز گشت سکه ها ، مو ر ه ها ی گر ا نبها ی عتیقه ، نگین ها ی حک شد ه ای بی نها یت ظر یف وز یبا ، چور یها ی شیشه یی ز یبا و عتیقه و د ه ها قطعه آ ثا ر ا ز آ و نگ طلا يي تا مجسمه ها ی هفت جوش و برو نزدرسطح زمین میا فتند و با د ست پر به خا نه برمی گشتند و آ نرا به عنوان مو ره شفابخش استفا ده کر ده آ نرا د ر د هن مشک های دوغ ز نی می بستند . ا مادراین سا حه به دوعلت : دوری ازمرکز و بی توجهی مسوولین فر هنگی د و لتهای گذ شته هیچ گا هی حفر یا ت وتحقیقا ت – با ستا ن شنا سی و علمی صورت نگر فته ا ست . بجزبازدید چند با ستا ن شناس خا ر جی درگذشته ها ی د ورکه آ ثا ری ا ز ا نجا کشف گر د ید . متا سفانه ا ز یک د هه گذ شته بد ینسوبعلت عد م مر ا قبت مسو و لین ا ز بنا ها ی تا ر یخی ا ین منطقه و به علت نا بسا ما نی ا قتصا د ی کا ر ی صو ر ت نگرفت و لی قا چا قبر ا ن بد و ن مما نعت و ا ر د ا ین منا طق شد ند که د ر نتیجه هزا را ن قطعه ا ثا ر ا نتیک و با ا ر زش که جزسرما یه ها ی ملی و ا ز جمله یی میر ا ث ها ی فر هنگی همه ملت بشما ر میر و د به شکل بسیا ر بي ر حما نه جمع آ و ر ی مرد م محل نیز آ نچه را که بد ست آ ور ده بو د ند به خر یدا ر ا ن و د لالا ن د و ره گرد که ا ز پا کستا ن و ا یرا ن به آ نجا در ر فت و آ مد ا ند بفروش میر سانند وهنوز نیزا ین مصیبت ا دا مه د ا ر د . مسوو لین و مقا ما ت کشوری و محلی که و ظیفه شا ن حفظ وحر ا ست ا ز سر ما یه ها ی ملی ا ست جلو ا ین بر با د ی و محوآ ثا ر های فر هنگی و با ستا نی رانمیگیر ند . فا جعه با ر تر ا زآ ن که گرو های کا و شگر و جستجو گر حر فوی و نیمه حرفوی با - د ستگا ههای ا لکتر و نیکی و سکژ های پیشر فته ر د یا ب با deep seeker) )مجهز میبا شند . منا طق چو ن : شهر غلغله - قلعه ها ی ا میر ا ن - چکنی - چخا نسور - چهل برج و د ه ها محل د یگر سیستا ن بخش ا فغا نستا ن کا ملا د ست نخورده بود . آ نها ا ین ا ثا ر ها ی بد ست آ مده ر ا در ا یر ا ن و پا کستا ن بفر وش میرسا نند . ا ها لی منطقه معتقد ا ند که گروهای سا زما ن یا فته ا مکا نا ت خود را با پلا نهای مطا لعا تی و تحقیقا تی ا ز کشورهای همسا یه ما بد ست می آ ورند . به همین ترتیب دراوایل سا ل ( 2000 ) یک گروه جستجوگربه حما یت و سر گروپی ولی محمد – ( ر یگی ) یکتن ازبلو چهای ایرا ني تبارسا کن درکویته پا کستا ن که برا در زا ده سر د ا ر مهرا لله خا ن ( ریگی ) ا ز بزرگا ن قو م ( ریگی ) بلوچ ا ست با یکتن همکا ر حرفوی و تعدا دی ا ز ا فر ا د محلی با د ستگاه موسو م به ( deep seeker) به جستجو در شهر غلغله پردا خته بود ند که د ر نتیجه به جسد مو میا یی شده ای د ست یا فتند که د ر یکی ا ز برج های بد و ن مد خل قصر شهر غلغله نگهدا ری می شد . جسد که د ر تا بو ت برو نزی جایگزا ری شده بود ر وی سینه ا ین جسد لوح نگا شته شده ا ز طلا و بر سر تا ج طلا یی دا شت جو ا هر ات وسا یرچیز های قیمتی دیگربا جسد د ر تا بو ت همراه بو د . تابو ت بصورت عمو دی د ر دا خل بر ج گذا شته شده بود واطرا ف و دیوا رهای برج به نحوا ستا دا نه با مواد مو م ما نند تزهین ومومیا یی گرد یده بود تا ا زنفوذ ر طوبت و سا یرمضرا ت د را ما ن با شد ، ولی محمد ( ریگی ) و همرا ها نش جسد مومیا یی شده را ا زشهر غلغله و لا یت نیمروز به ا یا لت بلو چستا ن د رپا کستا ن ا نتقا ل داده ومبلغ ( 500 هزا ر دا لرآ مر یکا ی ) بگفته یکتن ا ز ا ها لی به همکا را ن خو د داده جسد را خود تصا حب می شود و غرض ا نتقا ل آ ن به اروپا بعد ا زشکست ا ولی ا ش ا زطر یق بند ر کرا چی آ نرا د و باره به بلو چستا ن می آ ورد تاا زطریق تربت د ر بلوچستا ن به خار ج ا نتقا ل دهد که توسط موظفین پا کستا نی گرفتا ر و جسد ضبط شده ا ست . ا ین جسد که متعلق به د و ره هخا منشیا ن ا ست . جسد مو میا یی شده شهز ا د ه یا ملکه ا ی ا ز هخا منشیا ن ا ست که ( 2500 ) تا ( 3000 ) سا ل قدا مت د ا ر د ، دولتهای ایران ، پاکستان و مصر ادها مالکیت آنرا نمودند و هیاتهایی نیز به غرض تحقیق به پاکستان و محل دستگیری آن فرستاده ا ند ، اما متاسفانه مسولین و یا حاکمان سرنوشت مردم ا فعانستان )جسد مو میا یی شده در حاکميت طالبان انتقال گرديده است ) به جز یک تقاضای بی مایه بعد از یک ماه به هیچ اقدام عملی دست نزدند . و در عین زمان افشای انتقال جسد و دستگیری آن در پاکستان ،آ نها ادعای الماس کوه نور را عنوان نمودند که به نحوی تحت پوشش قرار دادن انعکاسات این اثر با ارزش تاریخی و فرهنگی مردم افغانستان باشد، ما از مقامات دولت کنونی افغانستان و مخصوصآ از سازمان UNSCO و بنیاد میراث فرهنگی افغانستان خواهشمندیم تابه اساس کنوا نسیون های مختلف بین المللی در مورد مالکیت میراث های تاریخی و فرهنگی ، این اثر باارزش فرهنگی و تاریخی را به صاحبان اصلی آن یعنی ا فغانها بازگشتانده و در تثبیت ما لکیت افغانستان کمک و همکاری نمایند و تحت سر پرستی UNSCO قرار دهد.
خسارات که به اکادمي علوم وا رد گرديده ا ست : اکادمي علوم د رحا کميت ح . د . خ . ا – د رسال 1357ازبخش هاي پشتوتولنه؛ انجمن تاريخ ؛ مرکزتحقيقات بين المللي پشتووانجمن دايرة المعارف د رچوکات شوراي وزيرا ن آن وقت تشکيل شد. درترکيب اکادمي علو م اکاد ميسين ، کاند يد اکا دميسين واعضاي افتخاري شامل بود . اکاد مي علو م داراي رتبه هاي چها رگا نه ذ يل ميبا شد: - معاون محقق - محقق - معا ون سرمحقق - سرمحقق پژوهش هاي علمي د ر رشته هاي مختلف علوم ؛ پيش برد تحقيقا ت طويل المد ت علمي به منظور تقويت اقتصاد ملي وغناي فرهنگي و ارزيا بي منا بع آ ب ، خاک ؛ حرارت ؛ انرژي ؛موا د خام و غيرمنابع طبيعي ؛ تعيين ذخايروجستجوي راه هاي موثربراي استفاده ا زآنها ؛ جستجوي راه ها وامکانا ت به منظوراستفاده ا زد ست آوردها وپيشرفت هاي جد يد علمي ؛ تخنيکي د راقتصاد کشور؛ رشد اقتصادي واجتماعي وتهيه ؛ ترتيب وتحقق پلا نهاي درازمد ت وکوتاه مد ت ؛ سهمگيري د رجهت تقويه وحمايه بنياد هاي اقتصادي وفرهنگي د رپرتواهداف عالي وانساني ؛ ا رتقاي سطح دانش وعلم د رافغا نستا ن ؛ تعيين ورهبري تحقيقا ت علمي د ربخش هاي مختلف علم و... اکا دمي علوم غرض برآورده شد ن اهداف فوق الذکرتلا شهاي موفقانه وپيگير به خرچ دا ده وتعدا د زياد محققين ودانشمندا ن را به سطح کشورتربيه نموده است .اکادمي علو م د رسا حه علوم بشري به شمول تحرير کتا بها ورسا له ها (265) پروژه علمي را الي سا ل 1371اکما ل نموده ا ست ؛ ده ها گرد هما يي وسيمينار هاي علمي خورد وبزرگ وده ها عنوا ن کتاب تحقيقي ؛ تاريخي وادبي که تعدا د مجموعي آن به صد ها هزارجلد ميرسيد به بهترين شکل چاپ وبه نشررسا نده ا ست . اکادمي علوم سهم بارزي د رسطح کشورد رغنا مندي فرهنگ ما ادا نموده ا ست . اکادمي علوم بيش ا زده سمينار وگرد همايي بين المللي تدويرنموده که ا زجمله سمينا رراجع به کوشانيا ن ؛ دهمين سالگرد بين المللي تحقيقات پشتو؛ ابوعلي سينا بلخي ؛ خوشحا ل خا ن ختک ؛ اميرکروروناصرخسروقابل يا د آوري است . باحوادث خونبارسا ل 1371خسارات فراوان وسنگيني به ساختمان هاي اين ا داره وارد وا زجمله ساختما ن مرکزبين المللي زبا ن پشتو ؛ دفترزبان وادبيات پشتو ؛ مجله کابل وتعد ادی ا زادارات ديگربه قرارگاه نظامي تبد يل گرديدند ا زکتاب هاي کتا بخا نه آن بحيث مواد سوخت استفاده نموده وزمانيکه ذخيره کتا بها به پا يا ن رسيد نيروهاي فا تح(!) به کند ن وحريق کلکين ود روا زه هاي عمارت آغازنمودند که تعداد ا زدا نشمندا ن با ديدن چنين حالت وحشت وبربريت به تکاليف گونا گون وبخصوص تکليف قلبي دچارگرديد ند که ا زجمله مي توا ن ازسرمحقق دو ست شينواري نا م برد . به كشو ر بي سوا دا ن سر د بير ا ست هزا را ن پيا ده د ر بست مد ير است ر ئيس و ا مر د فتر كه بيني همه از خويش و قوم هاي وزير ا ست جاه طلبي وامراض سا د يستي تعداد ا زرهبرا ن وفرماند هان نيروهاي مقا ومت تنها اهرم مصيبت باربودکه استعمارمي توا نست درين راه ا زآن بهره برداري نمايد .باتصرف کابل شقاق ونفا ق وچند دستگي بين آ نها نمايا ن ومردم ستمديده؛ پريشان وکشوربه ويرانه مبدل گرديد . خيانت وخودخواهي اين سپاه سالا را ن که زاييده تحريکات پشت پرده قد رت هاي خارجي بود مملکت را بصورت سرزمين ملک الطوايفي درآورده و د رهرگوشه فرماندهي ؛ گروهي ؛ سردسته وگرد نکشي براي خو يش پوسته وپا تک وزندان وکشتا رگاه سا خته ازاين طريق قدرت وحاکميت خودرا به نمايش مي گذاشت .
د راتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن چه گذ شت؟ : اتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن به مثابه يک سازمان اجتماعي د رسال 1359خورشيدي تاسيس ود رتشکيل دولت گنجانيده شد .اين اتحاديه تاسال 1371موفق به برگزاري بيش ا زصد گردهمايي خوردوبزرگ علمي وادبي شده وتوانست دفاترونماينده گي هاي درولايات وشهرهاي بزرگ کشورايجاد نمايد .اتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن طي دوازده سا ل فعاليت پربارخويش مجموعآ (150)عنوا ن کتاب علمي ، ادبي ، تاريخي وهنري رابه زبان هاي د ري وپشتو به چاپ رسانيده ونيزمجله ژوندون وبعدها قلم را دراوقات معين به سطح بالا به زبانهاي پشتوود ري به نشربرساند . تعدا د مجموعي آثارمنتشرشده ا زجانب اتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن تقريبآ به ( 250000 ) ميرسيد که ا زجمله به تعد اد (150000) جلد آن د رکتا بخانه ها وکتا ب فروشي هاي آ ن نگهداري مي شد که د ر جنگهاي ثورسال 1371د ر کابل تمام اين کتابها چوروچپا ول ويا طعمه آتش گرديد. اتحاديه نويسندگا ن افغانستان علاوه ا زکتابهاي چاپ شده صا حب کتا بخانه بسيارمجهزديگري نيزبودکه درمقراين اتحاديه اعماروساخته شده بود ، د رمجموع د رحدود 3000عنوان کتب بسيارمفيد وحايزاهميت علمي ، ا دبي ، تاريخي ، سياسي وهنري که به زبانهاي مختلف داخلي وخارجي تحريروتاليف گرديده بود د رآنجا موجود بود واين کتابخانه مانند سايرادارات وموسسات توليدي وفرهنگي چوروچپاول وبه تاراج برده شد . تعيين خسارات اين کتابخا نه کارمشکل ا ست ولي اگرارزش مالي هرجلد کتاب را (2) دالرآمريکايي تخمين کنيم ، مصارف مالي تعداد (150000) جلدکتاب ا زبين رفته تحويلخانه ها ومحلا ت نگهداري کتب اتحاديه نويسند گا ن افغا نستان به مبلغ (300000)دالربالغ مي گردد. همچنان اگرمصارف و ا رزش مالي تعداد (3000) عنوان کتب مختلف در کتابخا نه اتحاديه نويسند گا ن راباوسايل دست داشته ديگرآ ن في جلد کتاب (8) دالر تخمين نمايم قيمت مجموعي آ ن به (34000) دالرخواهد رسيد . همچنا ن خسارات شديد به ساختمان اتحاديه نيزوارد گرديده که اعمارمجدد ويا ترميم اساسي آ ن نيازبه صد ها هزا ردالردارد . كي ميگويد كه كابل بيرو بار است به چوك و جا ده مردم بيشمار است خبر ا ز حالت زا ر ش ندا ر ي كه هر جايش ز راكت غارغار است آقاي پـــرتو نــــادری درمورداتحاديه نويسند گا ن چشم ديد خويش را چنين مي نويسند : سرانجام تفنگداران دفتر رييس انجمن نويسندگان افغانستان را نيز فتح کردند وما همه گان به دفتر سيد حاکم آريا رييس تحريرات انجمن عقب نشينی کرديم. اين آخرين سنگر ما در انجمن بود. اگر روزی مجبور می شديم که اين اتاق را هم از دست بدهيم ديگر انجمن چيزی نبود جز يک قطعهء نظامی. اتاق کوچکی بود و ما همه اعضای انجمن ناگزير از آن بوديم که روز های خود را در آن سپری کنيم.اتاق رييس انجمن نويسنده گان به خوابگاه يکی از فرماندهان و ياران نزديک او بدل شده بود.در اين دفتر ميزی بزرگی جا به جا شده بود ساخته شده از چوب سنگين چهارمغز با نقش ها و نگارهای زيبا و دل انگيز. دکتور اسدالله حبيب، دستگير پنجشيری، دکتور اکرم عثمان، رهنورد زرياب و پويا فاريابی به نوبت درپشت اين ميز به حيث رييس انجمن نشسته بودند، کار کرده بودند و چيز های نوشته بودند.اين ميز با زخم های که برداشته بود ماجرا های دوران حاکميت مجاهدين را پشت سر گذاشت و به دوران طالبان نيز به ميراث ماند. شايد يکی از دلايل آن اين بود که رستمی در کار بود تا آن را از جايی به جايی انتقال دهد.در دوران طالبان دفاتر روزنامهء انيس و هيواد در انجمن نويسنده گان جا به جا شده بودند و اين ميز د ر اين سال ها به حنان همت رييس موسسهء نشراتی انيس تعلق داشت.او بنا بر هر دليلی که بود در پشت اين ميز نمی نشست. فرمانده از اين ميز تخت خوابی درست کرده بود و ما روزها می ديد يم که کسی روی آن خوابيده است.زمستان ۱۳۷۱خورشيدی که فرا رسيد در کنار اين ميز بخاريی جا به جا گرديد که هميشه دهانی داشت گشوده چنان دهان بی ادبان.بخاری عجيبی بود کتاب مطالعه می کرد. روز وشب مطالعه می کرد اما شب ها بيشتر مطالعه می کرد. سطر سطر مطالعه نمی کرد بلکه فصل فصل و جلد جلد مطالعه می کرد.دهان گشوده يی داشت و از هر کتاب فقط سه نتيجه می گرفت گرما دود و خاکستر.وقتی که ما از کنار پنجره ئی بزرگ اتاق رييس که ديگر به خوابگاه فرمانده بدل شده بود می گذشتيم زير چشم به به اين بخاری عجيب نگاه می کرديم می ديديم که همچنان مشغول مطالعه است. باری که از کنار پنجره می گذشتم ديدم بخاری با دهان باز خود مطالعه می کند تا خواستم از آن چشم بردارم صدای آشنای به گوشم رسيد. لحظه يی درنگ کردم و از دهان گشودهء بخاری به درون آن نگاه کردم واصف باختری را ديدم که پا های خستهء خود را از پله های سوزان ((نردبان آسمان)) رو به سوی بام خاکستر به بالا می کشد و اندوهگينانه با خود زمزمه می کند: من از آن نا کجا آباد می آيم هنوز آن جا فرو خوابيده ميکايل بر خرگاه خاکسترهنوز آن ... ترا اي خاك تنها ميگذارم به د ست دشمنت وا ميگذارم ندارم چاره ي جز دوري ز پيشت ترا بر لطف يكتا ميسپا رم.
افغا نستا ن پس ا ز تروريستا ن
د ر لو يه جر گه ا ضطر ا ر ي بر سر کلمه ا د ا ر ه ا نتقا لي ا سلا مي ا فغا نستا ن نيز تنشها و کشمکشها و جو د دا شت . جنرا ل گل آ قا ( شير ز ي ) وا لي قند ها ر د ر و اکنش شد يدا ظها ر د ا شت : ا فغا نستا ن خو د کشو را سلا مي ا ست ، ا سلا م با خو ن مرد م ما مخلوط شده واز روز ا و لي که ا فغا نها بد نيا مي آ يند د ر گو ش شا ن ( ا لله ا کبر) طنين مي ا ندا ز د. و لي طي سا لها ي ا خير ا ز اسلا م بهره بر دا ر ي منفي صو ر ت گرفته و بنا م ا سلا م هزا را ن جر م و جنا يت ... سخنا ن و ي به و سيله ر هبرا ن که د ر لو يه جر گه بر ج جد ي (1382) توسط کر ز ي بصور ت انتصا بي راه يا فتند ، به با د ا نتقا د گر فته شدو ا گر مو صو ف چهره جها د ي نميبود زياد ا مکا ن دا شت که شد يد آ مجا زا ت شو د . با لو يه جر گه تصو يب قا نو ن ا سا سي نيز بر سر ا ين مو ضو ع ما نند سا ير موضوعات د يگرچا لشهاي جدي و جو د دا شت که ( 150 ) نفرنما يند ه با رها پيشنها د کر د ند : د ر افغا نستا ن ا سلا م جا يگا هي با لا ي د ا ر د ويکهزا ر چا ر صد سال قبل مر د م ما ا سلا م را پذ يرفته ا ند و در پر توآ ن ز ند گي ابرو مندا نه نمو ده به اطا عت و عبا د ت خدا و ند لا يزا ل مشغول و مصر وف ا ند ونام اسلام درپسوند جمهوري هيچ دردي را دوا نخواهد کرد. اما آقاي رئيس جمهور منتخب پس از انتخاب شدن طي فرماني هدايت دا د ند که درتمام ادارات ونمايند گي هاي سيا سي د ربيرون ا زکشور دراسناد هاي رسمي وواجراا ت اداري مکلف به نوشتن جمهوري اسلا مي افغانستان اند . کرز ي درروز نو ز دهم لويه جر گه د ر مصا حبه با ژو ر نا ليستا ن ا ظها ردا شت : من جمهو ر ي ا سلا مي و نظا م ر يا ستي را در ا فغا نستا ن ميخوا هم وبا يدافغا نستا ن را ا سلا مي سا خت ....صبغت ا لله مجد د ي رئيس تنظيم جبهه نجات قبلي نما ينده ا نتصا بي و ر ئيس لويه جر گه تصو يب قا نو ن ا سا سي با شد يد تر ين کلما تي چو ن :افغانستان با يد جمهوري اسلامي با شد هر کس که با اين نظر مخالفت مينمايد کفر، ملحد، مرتد و بي خدا است و با يد به سزاي عملش رسانده شود . ا دوا رد شوارز نادزه وزير خارجه شوروي سابق و ريس جمهورقبلي گرجستان ميگفت:اگر مشي مصاله ملي در افغانستان نتيجه داد ما آنرا در کشور هاي ديگر هديه ميدهيم. ممکن است دير يا زود < کاندوليزا رايس > وزير خارجه آمريکا نيز بگويد :اگر حکومت اسلامي در افغانستان رنگ گرفت آنرا به مستعرات ديگرسخاوت ميکنيم . زمانکه در لويه جرگه اضطراري کلمه اسلامي به نام افغانستان سنجاق شد ما شاهد خود سري هاي زيادي از دولت مردان کنوني بوديم که زيرنام شريعت به آن برخلاف نورم های حقوق بين الملي به آن متوسل گرديدند.اين ادارات انتقالي اسلامي طي اين مدت ا قدام هاي ديگري چون: - - - مرد ود شمردن فعاليتهاي سياسي احزاب مترقي . - - - مسدود ي رستورانهاي خارجي در شهرکابل (رستورانت های چينايي ها) - - -مخالفت عليه شنيدن موسيقي در ماه مبارک رمضان . - - - کيبل هاي انترنت. - - - کيبل هاي تلويزيونهاي ماهواري . - - - بيرون شدن خانم ها بدون محرم شرعي از منزل و سوار شدن به تکسي . - - - ديدن فلمهاي سينمايي . - - - صالون هاي ويديو فلم . - - - آرايش خانم ها. - - - رقص و موسيقي در جشنهاي خانواد گي . - - - حجاب اجباري و شرعي ...
پس ما چگونه با جمهوري اسلامي شاهد و ناظر د مو کرا سي در کشور خويش خواهيم بود.؟ باگذشت سالها هنوز کلمات کفر ، الحاد ، مرتد ، بي د ين ، بي خدا ... در رسانه هاي گروهي اداره انتقالي طنين دارد. با انتخابات ورسميت پيدا کردن جمهوري اسلامي افغانستان ، تعداد مقامات دولت يک بار ديگر افراد بي گناه و بي دفاع را به جرم مرتد و کمونيست بودن به دار خواهند بست و به زندان ها خواهند افگند و از اين طريق صدا ها را در گلو خفه خواهند کرد.اگر کاسه در زير نيم کاسه اي وجود ندارد چه گونه مجددي از تربيون لويه جرگه مخالفين اداره انتقالي را کمونست و بي خدا خطاب مي کند ؟ زما نيکه ژورناليستان از اين سخنان مجددي نزد کرزي شکايت بردند ، کرزي در جواب ميگويد مجددي صاحب شخصيت بزرگوار است .وصدها پرابلم وجنايت د رزيرريش آقاي کرزي ودرساحه حاکميت قواي بين المللي وجود دا رد، چرا ا زبازپرس وقانون خبري نيست ؟ هنوزقاچاق مواد مخد ر، معاد ن ، انبارهاي اسلحه ، چوروچپا ول سرما يه ها ي دولتي وشخصي ، زمامداري تفنگ وتفنگ دا ر، ا فراد حزبي وتنظيمي درهيت رهبري دولت ، رشوت ورشوت ستاني ، قتل وجنايت هاي تکا ن دهنده ، دزدي واختلا س ، خويش خوري وقوم پرستي ... به پيما نه زيادي به چشم مي خورد ولي با اندوه فراوان با گذ شت هرروزوسعت بي سابقه پيدا نموده وقانون ودولت را زيرسوال برده اند. - زدست دشمنان كار تو جرشد از اين رسوايي ات دنيا خبر شد به (پاكستان) چرا دادي عنانت كه روباي سرت يك شير نر شد
ادامه دا رد…
ماخذ: - مروا ريد هاي سياه -خبرگزاری دانشجويان - خسارات وارده به فرهنگ افغا نستا ن
February 20th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات